Feeds:
نوشته
دیدگاه

Archive for ژوئیه 2009

با با یكخورده بیشتر شرح بده ، لغت نامه خوبی خواهد بود ..مثل …
بسیجی … بست جیم میكند ، مزدور زیر میزی ، چرا كه جیره و مواجبش را پنهانی از جایی دریافت كرده و وانمود می كند كه فقیر و ندار است …. اول باموتور گازی و زنجیر شروع می كند و به هوندا چهار سیلند و كلاش میرسد …
ورودش به شاش گاه ازاد است .
برای وارد شدن به دانشگاه همیشه مجوز دارد ..
نوچه پاسدار است …
سیاهی لشگرشیعه سیزده امامی است…..
نخود هر اش است و سواد ندارد اما تا دلت بخواهد مواد دارد …
پاسدار : پاس زندانی را سر دار می برد ، اگر زندانی از نوع سیاسی باشد چه بهتر …
مزدور رسمی است و پول نفت را با خیال اسوده سر سفره ضیعفه سوگلی اش می برد …
مدارك ، دوختور و مخ اندس و اوستاد زپرشگاهی هم زیر شولای سبز قی رنگیش ، پیدا می شود ..
اول با ژه سه ظاهر شد و بعد ها عده ای مخ معیوب چپ نما به سلاح سنگین مجهزش كردند ..
در تیر خلاص زنی مهارت قرانی دارد ، هر نفس كشی در زیر شلاقش قران را مثل حافظ ازبر می خواند ..
جا افتاده های رانت خوارش بعد از اتمام خدمت در دونبشی های طلا فروشی دردبی زیر كولر ساخت هلند خانم بازی می كنند …
خنگ و عقب مانده هایش مامور مواد مخدر است ، از بار تریاك سهمیه و از مابقی باج می گیرد ….

Read Full Post »