جاهلستان 2 ….
توهم .. یكی از مواردی است كه جاهلستان را در نادانی و چرخیدن دور محور دیكتاتوری و استبداد نگه می دارد .. توهم چیست ..؟
توهم بطور كلی : نداشتن شناخت كافی و بنیادین از یك باور و ایدئولوژی از پایه و اساس و نشناختن بستر فكری و تاریخی ان است .. نشناختن تفكر كلی حاكم بر جامعه وافزودن صفات و پایه تفكری تخیلی و غیر واقعی به ان ایده و تفكر , دامنه توهم در جامعه را گسترش می دهد ..
توهم را به چند بخش تقسیم می كنیم تا ملموس و مشخص به انواع ان بپردازیم ..
توهم سیاسی طبقاتی چپ : در این راستا .. بطور كلی چپ ها و كمونیست های ایرانی بجز « توده و اكثریت « دارای توهم شدید سیاسی از اوضاع و علت های وقوع انقلاب 57 بودند و همین الان هم هستند .. این طیف باور می كردند و می كنند كه بطور كلی طبقه كارگر ایران دارای اگاهی و اگاهی طبقاتی است و با شركت خود در رویدادهای انقلاب 57 و با قیام خود اجازه نخواهند داد دیكتاتوری دیگری از نوع سرمایه داری بر جامعه ایران حاكم شود .. در نتیجه همیشه جامعه ایران را در حالت انقلابی و سرمایه داری ایران را بی ثبات ودر تزلزل دائمی می دانند و می دانستند .. و هر لحظه امیدوارند كه طبقه كارگر با قیام خود بساط سرمایه داری حاكم در ایران را بر هم زند و خود كنترل مستقیم نهادهای دولتی را در دست گیرد ..حالا چه نوعی از دمكراسی و یا دیكتاتوری از این قیام حاصل شود مورد بحث و كنكاش جدی این طیف نبوده و نیست ….
این طیف در ایران كنونی دارای تشكلات و سازماندهی قابل ملاحظه ای نیستند .. اما طیف وسیعی را شامل می شوند و در خارج كشور دارای سازمان ها و تشكلات زیاد و گسترده ای می باشند … به علت تخیلی بودن و تفكر فرقه ای و دین خو و سركوب شدید و ترس از سركوب شدید .. و باز به علت ازمیان رفتن جنگ سرد بین دو اوردگاه .. و سر در گمی و بحران ایده طبقاتی در جهان و در ایران .. و نشناختن ایده و تفكر علمی ومتفاوت بودن ان با روش و بینش دین خو و مذهبی …نتوانسته اند و نمی توانند … با همه تلاش و كوشش ها بر تشتت و پراكندگی خود غلبه كنند ..
توهم سیاسی فرا طبقاتی : در این طیف می توان حزب توده و حواشی گسترده ان اكثریت را در راس قرار داد .. این طیف به علت سیال و روان بودن در كنار سرمایه و خرده سرمایه و بكارگیری این جا و انجا و گاه و بیگاه در فرصت های مناسب .و . ایده های چپ در قالب دفاع از حقوق صنفی كارگران وسازماندهی خود در تشكلات سندیكایی و بر خورد مسالمت امیز و صلح طلب به حاكمیت بطور كلی ..دارای سابقه تاریخی عمیق و ریشه داری در تفكر ایرانی می باشد كه معتقد است اهسته و از درون باید حاكمیت را به همكاری واداشت این تفكر بدست اوردن حاكمیت به چنگ مستقل خودشان را به علت دنباله روی و مشاطه گری هیچ زمانی از برهه تاریخی قدیم و جدید ایران نداشته اند و ندارند ..این طیف باور می كردند كه انقلاب 57 یك انقلاب ضد دیكتاتوری ضد امپریالیستی فرا طبقاتی است و اما در مرحله اوج قدرت در دست خرده سرمایه قرار دارد و به علت قوی بودن و در صحنه حاضر بودن حزب قدیمی چپ و با تجربه توده و با پشتوانه حزب برادر شوروی كبیر از رهبریت خمینی بی چون و چرا دفاع جانانه می كردند و معتقد بودند كه اخوند توانایی و دانش ذاتی حفظ دولت را دارا نیست و بی چون و چرا در اینده نزدیك قدرت دولتی در دامن حزب توده و حواشی خواهد غلطید . .. در نتیجه همه چپ ها و دیگر مخالفان رهبریت خمینی را ، امریكایی و ضد انقلاب معرفی می كردند و حاضر به هرنوع همكاری و حمایت از رهبریت خمینی و همكاری با حزب جمهوری اسلامی بودند ..
توهم سیاسی طبقاتی مذهبی : سازمان مجاهدین خلق از عمده ترین و اصلی ترین بخش این طیف است .. به علت ریشه دار بودن در تفكر مذهبی ایرانی و داشتن سابقه مسلحانه بر خورد با رژیم شاهی و سازماندهی تك رهبری مسلم و منسجم و داشتن پایه عمده طبقاتی متوسط باسواد شهری و ایده های شیعه علوی و صفوی و مخلوطی از پایه های اولیه علم اقتصاد ی ماركس با مذهب كه با سخنرانی های علی شریعتی به اوج خود رسیده بود .. باور می كردند كه سقوط شاه به قدرت تمام و كمال رسیدن این سازمان خواهد انجامید .. تایید و تشویق ایت الله طالقانی و دعوت مجاهدین به ارامش و صبر بر توهم و قدرت طلبی انها افزود .. حداقل خواست انها به ریاست جمهوری رسیدن رجوی بود تحت رهبریت خمینی .. كه خمینی بعد از درگذشت طالقانی .. اب پاكی روی دست مجاهدین ریخت و انها را التقاطی و از راه راست اسلام منحرف خواند .. راهی نمانده بود بجز اعلام مبارزه مسلحانه علیه « رژیم خمینی « .. در همان توهم كه اخوند دارای قدرت و توان و دانش حفظ حكومت نیست و حق مجاهدین را غصب و از ان خود كرده است و ما با مبارزه سازماندهی شده و مسلحانه انها را از قدرت به زیر می كشیم و در این میان به پشتوانه بازار هم زیادی امید بسته بودند ، اما توهمی بیش نبود ، بازار اعتمادش به اخوند و حواشی پیر و پاتال انها ، بیشتر از مجاهدین جوان و تازه كار بود ..
توهم سیاسی طبقاتی ملی مذهبی : این طیف پیر و پاتال مذهبی و پولدار و ملك دار كه در نهضت ازادی خود را سازماندهی كرده بودند و در راس ان مهدی بازرگان اولین نخست وزیر دولت موقت بعد از سقوط شاه بود ازاوایل شروع قیام 57 و به قدرت رسیدن و رساندن جمهوری اسلامی ، نقش حساس و بسیار موثری را در انقلاب 57 به عهده گرفتند و در به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و كنار زدن دیگر ملی گراها و ناسیونالیست های ایرانی بودند .. اینها معتقد بودند .. حالا هم هستند كه مذهب شیعه چهارچوب عرضی ایران را حفط و قدرت بازار را حمایت می كند .. اما حفظ قدرت بازار را اشكارا و در مجامع عمومی مطرح نمی كردند و نمی كنند .. و دقیقن توهمشان هم در این نقطه حمایت بازار مخفی است .. جمهوری اسلامی بعد از بدست گرفتن قدرت كامل نظامی با جنگ هشت ساله به سوی قدرت گرفتن كامل در عرصه اقتصادی هم رو اورد و این جا بود كه بتدریج تمام ملی مذهبی ها را به زیر تیغ شكنجه و زندان كشاند .. اما از این مجموعه فقط یك نفر مصون مانده است و ان هم شهروند امریكایی ساكن ایران و اولین وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی « ابراهیم یزدی « ست ..
توهم عمومی بدون سازماندهی و نگرش مشخص سیاسی : این نوع توهم از خطرناكترین و مخربترین ، « توهم در تفكر ایرانی « ست ..به علت مهم بودن و اساسی بودن این توهم .. در پست اینده به ان می پردازیم ..